Freitag, 15. August 2008

مرگ نرگس

وقتی نرگس مرد گلهای باغ همه ماتم گرفته و از جویبار خواهش کردند
برای گریستن به آنها چند قطره آب وام دهد
جویبار آهی کشید و گفت
بدرجه ای نرگس را دوست میداشتم که اگر تمام آبهای من باشک مبدل شده
و آنها را بر مرگ نرگس بپاشم باز کم است
گلها گفتند راست میگوئی - چگونه ممکن بود با آن همه زیبائی ، نرگس را
دوست نداشت !؟
جویبار پرسید
مگر نرگس زیبا بود!؟
گلها گفتند
توئی که نرگس غالبا خم شده ، صورت زیبای خود را در آبهای شفاف
تو تماشا میکرد باید بهتر از هر کس بدانی که نرگس زیبا بود
جویبار گفت
من نرگس را برای این دوست میداشتم که وقتی خم شده و بمن نگاه میکرد
میتوانستم زیبائی خود را در چشمان او تماشا کنم
!!!!!
تادرودی دیگر بدرود

1 Kommentar:

Anonym hat gesagt…

سلام
مثل هميشه جالب بود