Donnerstag, 10. Juli 2008

عشق در نظر اروپائیها

داستان غم دل گفتن و کسی را داشتن که معنی این داستان
را بفهمد و غمهای پنهان خود را در آن منعکس بیند ، برای
دلی که رنج میبرد خود تسلای دلپذیری است
افسوس ! روزگاری من نیز ازاین تسلی برخوردار بودم. اما
از آنوقت که پا بخاک اروپا گذاشته ام ، از آن زمان که مردم این
سرزمین را دیده ام که گوئی مه و ابر غلیظ برای همیشه آسمان
صاف و درخشان را از دیدگانش پنهان داشته ، دیگر از این وسیلۀ
تسلای خاطر محرومم ، زیرا هیچکس در اینجا نیست که زبان دلم
را بفهمد
اوه ! این مردم خونسرد ، این دلهای یخ زده ، حتی از نام خدا
هم که اینقدر محبوب من است غافلند ، زیرا هیچ خدائی بجز طلا
نمیشناسند و برای هیچ چیز بجز پول تقدسی قائل نیستند
کاش آه های دل من آنقدر بالا رود که به دامنـه های کوهستان آلپ
برسد . زیرا در آنجا مردمی را خواهد یافت که میتوانند راز غم دل
عشاق را دریابند
تادرودی دیگر بدرود

3 Kommentare:

Anonym hat gesagt…

سلام خانم

مطلب جانانه ای بود
خوش باشید

Anonym hat gesagt…

مخصوصا آلمانیها اکثریت بیشترشان
در مورد تصا ویر پایین اسکناس هم که میگویند به آنها میشد گفت و دیگر اینکه ارزشی هم داشت که در همین آلمان به دو تومانی یک مارک و بیست فنیک میدادند حال در لیست ارزها حتی نامی از پول ما نیست خلاصه از ده ریالی که خیتی هم دوستش داشتم بیاد دارم
موفق باشید

Anonym hat gesagt…

سلاموممنون ازپاسخ سریعتون.پسر من 6 ساله است ووقتی 3.5 سالش بودمن و پدرش از هم توافقی جداشدیم و با توافق ایشون اومدیم امارات.در حال حاضر اقامت امارات روداریم که 3 ساله است.پسرم 2 سال اینجا مدرسه رفته ومنهم شاغل هستم در ضمن فوق لیسانس هم می خونم.هر چند ماهی بچه رو میبردم ایران تا پدرش رو ببینه.عید هم همینطور.تاتابستان که مدرسه تعطیل شد و فرستادمش اونجا بعد 1 ماه خبر دادن که ممنوع الخروجه.حتی با توافق ایشان چند ماه پیش پاس جدابرای بچه گرفتم.1-میشه 1بار براش اجازه خروج بگیرم؟2-بخوام قانونی بچه رو پس بگیرم امیئی هست؟ایشون کار هم نمیکنه.3-میشه برام حق وحقوقم رو توضیح بدین.ممنون.